۱۳۹۶ اسفند ۹, چهارشنبه

آیا خدا در کجا ساکن است؟

در کودکی، وقتی به آسمان نگاه می‌کردم، پیش خود فکر می‌کردم که خدا در آن بالا بالاها نشسته. از خود می‌پرسیدم که آیا می‌توان این آسمان آبی را شکافت و به آنسوی آن رخنه کرد و خدا را دید؟ گاه نیز تصور می‌کردم خدا شاید در جایی بالای ابرها مسکن دارد. وقتی بزرگ شدم و پی بردم که این آسمان که در نظر ما آبی می‌نماید، چیزی جز انعکاس ذرات معلق در هوا نیست، و اینکه به‌واقع آسمانی به آن معنا که من تصور می‌کردم، وجود ندارد. پس براستی خدا در کجا ساکن است؟

در کلام خدا، آیۀ بسیار حیرت‌انگیزی هست که چنین می‌فرماید: "آن که رفیع و بلندمرتبه است، آن که در ابدیت ساکن است و قدوس نامیده می‌شود، چنین می‌گوید: من در مکان رفیع و مقدس ساکنم، و نیز با آن که روح توبه‌کار و افتاده دارد؛ تا روح افتادگان را احیا کنم، و دل توبه‌کاران را زنده سازم." (اشعیا ۵۷: ۱۵). بسیار عجیب است: گویی خدا در "دو" جا ساکن است، یکی در مکانی رفیع، یعنی بسیار بالا، و دیگری در دل "افتادگان". به بیانی دیگر، در بلندترین جایگاه‌ها، یعنی در ابدیت، در وضعیت لازَمان، در وضعیتی که زمان وجود ندارد؛ و در پایین‌ترین جایگاه‌ها، یعنی در دل افرادی که افتاده‌دل و فروتن و توبه‌کارند. به همین جهت است که خداوندگارِ ما، عیسای مسیح، فرمود: "خوشا به حال فقیرانِ در روح، زیرا پادشاهی آسمان از آن ایشان است." (متی ۵: ۳). آیا خدا در دل شما ساکن است؟

۱۳۹۶ بهمن ۱۲, پنجشنبه

انجیل متی فصل ۳ (آیه 1تا۱۲)


یحیای تعمید دهنده راه را هموار می‌سازد (۳: ۱-۱۲)

(مرقس ۱: ۲-۸؛ لوقا ۳: ۳ و۴، ۱۶و۱۷؛ یوحنا ۱: ۲۳، ۲۶)

۱-۶ به مرقس ۱: ۲-۶ و تفسیر آن مراجعه شود.

۷ هنگامی که یحیای تعمید دهنده شروع به تعمید مردم نمود، بسیاری از فریسیان و صدوقیان نیز بسوی او آمدند تا تعمید یابند. فریسیان گروه بسیار سخت گیری از یهودیان بودند و به خود می‌بالیدند که دقیقا شریعت یهود را بجا می‌آورند. صدوقیان دومین گروه عمدۀ یهودیان بودند. اکثر کاهنان اعظم یهود جزو صدوقیان بودند. فریسیان و صدوقیان رهبران قوم یهود بودند با این حال یحیی ایشان را هنگامی که برای تعمید نزد او آمدند، افعی زادگان نامید. چرا چنین گفت؟
دلیل آن اینست: رهبران یهود ریاکار بودند، یعنی ظاهر مذهب را حفظ می‌کردند، لیکن باطناً چنین نبودند. ایشان خدا را با لبهایشان تمجید می‌کردند لیکن نه با دلهایشان (مرقس ۷: ۶ و۷ و تفسیر آن مشاهده شود). ایشان فکر می‌کردند که با تعمید گرفتن میتوانند از لعنت خدا یعنی داوری او بگریزند. اما یحیی می‌دانست که ایشان حقیقتاً توبه نکرده و واقعاً از گناهانشان روی گردان نیستند. ایشان تنها به این دلیل تعمید می‌گرفتند که به دیگران نشان دهند که تا چه حد مذهبی هستند.
فریسیان و صدوقیان مانند افعی زادگان (متی ۱۲: ۳۴؛ ۲۳: ۳۳)، نیرنگ باز و فریبکار و سمی بودند. برای کلیسا چیزی سمی‌تر از رهبرانی نیست که ظاهراً ادعای مذهبی بودن دارند، لیکن باطناً چنین نیستند (متی ۷: ۱۵ و تفسیر آن مشاهده شود).

۸ تعمید یحیی، تعمید توبه به جهت آمرزش گناهان بود (مرقس ۱: ۴). توبه تنها به معنی تأسف خوردن به خاطر گناه نیست، بلکه به معنی رویگردانی از آن می‌باشد. فریسیان و صدوقیان می‌گفتند: «توبه می‌کنیم!» لیکن همچنان گناه می‌ورزیدند. یحیی از ایشان سؤال می‌کرد: « کجاست توبۀ شما؟ گواه توبه تان را به من نشان دهید. ثمرۀ شایسته توبه بیاورید. » درست همانگونه که اعمال نیک به دنبال ایمان می‌آید (یعقوب ۲: ۱۷)، به همان ترتیب نیز رویگردانی از گناه باید در اثر توبه ظاهر شود. در غیر اینصورت توبۀ ما حقیقی نیست.

۹ رهبران یهودی بسیار متکبر بودند. ایشان امت‌ها یعنی غیر یهودیان را خوار می‌شمردند. ایشان پیش خود چنین می‌اندیشیدند: «ما اعقاب راستین ابراهیم یعنی اولین یهودی هستیم. خدا وعده داده است که ما را برکت دهد (پیدایش ۱۲: ۱-۳). بنابراین ما بهتر از دیگر مردمان هستیم زیرا که مورد لطف خاص خدا قرار گرفته‌ایم ».
لیکن یحیی به ایشان هشدار می‌داد که تعلق داشتن به نسل ابراهیم برای خدا اهمیتی ندارد. خدا همانطور که اولین انسان را از خاک خلق کرد (پیدایش ۲: ۷) می‌تواند از سنگ، فرزندانی از دودمان ابراهیم بیافریند. آنچه که برای خدا اهمیت دارد اینست که انسان در دل خود یک یهودی حقیقی باشد، نه فقط جسماً. حتی اگر فریسیان و صدوقیان برحسب جسم از اعقاب ابراهیم بودند، از نظر خدا، یهودیان واقعی محسوب نمی‌شدند زیرا که در دل خود عادل و درستکار نبودند. یک «یهودی» حقیقی کسی است که خواستۀ خدا را بجا آورده، ایمانش را بر پسرخدا یعنی عیسی مسیح می‌نهد (یوحنا ۸: ۳۹؛ رومیان ۲: ۲۸ و ۲۹؛ غلاطیان ۳: ۶-۹ و تفاسیر آنها مشاهده شود).
به همان طریق نیز کسانی که فقط ظاهراً مسیحی هستند، مسیحیان حقیقی به شمار نمی‌روند. یک انسان، مسیحی بدنیا نمی‌آید و تنها بخاطر اینکه پدرش مسیحی است یک مسیحی محسوب نمی‌شود. از طرفی وی تنها بخاطر اینکه عضو یکی از کلیساهاست، مسیح تلقی نمی‌گردد. بلکه یک انسان تنها در صورتی مسیحی شمرده می‌شود که باطناً مسیحی باشد؛ انسان باید قلباً ایمان حقیقی به مسیح داشته باشد.

۱۰ سپس یحیی با آوردن مثال درخت بی ثمر به فریسیان و صدوقیان هشدار داد که اگر میوۀ نیکوی توبه و ایمان را به بار نیاورند، خدا ایشان را رد کرده، مجازات خواهد نمود (متی ۷: ۱۷-۲۰؛ یوحنا ۱۵: ۱ و ۲، ۵ و ۶ مشاهده شود).

۱۱ مرقس ۱: ۷ و۸ و تفسیر آن مشاهده شود.

۱۲ یحیای تعمید دهنده گفت: «او که بعد از من می‌آید، از من تواناتر است»؛ او با این گفته، به مسیح اشاره می‌کرد (آیۀ ۱۱). مسیح نه تنها به عنوان نجات دهنده، بلکه به عنوان یک داور نیز می‌آید. وی با غربال که نشانۀ داوری است، خواهد آمد و گندم را از کاه جدا خواهد کرد یعنی عادل و درستکار حقیقی را پاداش می‌دهد و کسانی را که فقط در ظاهرعادل و درستکار هستند، یعنی ریاکاران را مجازات خواهد نمود. خدا به دل شخص می‌نگرد، نه به ظاهر او (اول سموئیل ۱۶: ۷).

هفته مقدس

هفته مقدس با یکشنبه نخل در گاه‌شمار کلیسای کاتولیک، متودیست و دیگر کلیساهای پروتستان آغاز می‌شود. بر پایه روایت اناجیل عیسی در این روز سوار...